بررسي روشهاي احيا و ثو سعه آبخيز ها ي نخريب شده مرحله 2      5/15/2018

مجري: شاهرخ محسني

-   عنوان طرح: ‌‌بررسي‌ روشهاي‌ احياء و توسعه‌ آبخيزهاي‌ تخريب‌ شده‌ مرحله 2

- شماره مصوب: 03-0500001000- 1379

-    نام ونام‌خانوداگي مجري: شاهرخ محسني

-   نام‌و نام‌خانوادگي همكاران: كريم مهرورز مغانلو- محمد ابراهيم صادق زاده - عزت الله عليزاده - عبدالله حسين پور

نام ونام خانوادگي مشاور: دكتر جمال قدوسي

-   محل اجرا : استان آذربايجانشرقي ،آبخيزهاي زوج واقع در حوزه آبخيز آجي چاي كيلومتر 30 جاده تبريز - اهر

تاريخ شروع: 01/07/1379

مدت اجرا : 4  سال

چكيده :

بخش اعظمي از عرصه هاي مناسب و مستعد كشاورزي و توليدات منابع طبيعي در حوزه آبخيز آجي چاي خسارت ديده و بصورت عرصه هايي با توان توليد متوسط تا فقير در آمده اند ،كه ناشي ازسوء مديريت بهره برداري و وجودسازندهاي‌ حساس‌ به‌ فرسايش‌ مانند تشكيلات‌ تخريبي‌ ومارني‌ با پتانسيل بالاي توليد رسوب مي باشد. رواناب‌ توليدي‌ از آنها  بصورت‌ سيلابهاي‌ مخرب‌ ظاهرشده، علاوه‌ بر وارد ساختن‌ خسارت‌ به‌ اراضي‌ پائين‌ دست‌،كاهش حاصلخيزي خاك ،فقر در پوشش گياهي( به‌ دليل‌ داشتن‌ املاح‌ قابل‌ توجه) ‌، موجب‌ كاهش‌ كيفيت‌ شيميايي‌ آب‌ دررودخانه‌هاي‌ اصلي‌ ميگردد.

 تصور مي شود حل معضلات اقتصادي و كشاورزي منطقه منوط بر استفاده صحيح از آب و خاك بوده كه استفاده از نزولات آسماني و سيلاب هاي سرگردان به همراه عمليات بيولوژيكي راه حل منطقي در افزايش حاصلخيزي اراضي كشاورزي و دشت هاي دامنه اي باشد.

 احياء اراضي  فرسوده و باير و استفاده بهينه از نزولات آسماني با بكارگيري فن و دانش نوين در امر آبخيزداري وكشاورزي طي دو فاز مطالعاتي در اين منطقه مطرح شده كه بي شك ميتواند در افزايش توليدات كشاورزي واحيائ منابع طبيعي از طريق كاهش عوامل محدود نشده اي مانند فرسايش خاك و جاري شدن سيل هاي مخرب ومهار فرسايش وتخريب خاك موثر واقع شود.

اهداف اصلي اين طرح ، دستيابي به روش يا روش هاي احياء و توسعه آبخيزهاي تخريب شده ، ارزيابي كمي اثرات مديريت آبخيز ها در بهبود كييفيت روانابهاي سطحي و بهبود فيزيكي و شيميايي آب توليدي بالا دست حوزه هاي تخريب شده ،  بهينه سازي و بهره برداري از منابع خاك وآب  و  بررسي اثرات گسترش آب هاي نزولات جوي در حاصلخيزي خاك و كيفيت پوشش گياهي منطقه مي باشد.

مرحله دوم طرح احيائ اراضي تخريب شده با توجه به پيش بيني در فاز 1 به ادامه تحقيقات در بند 24 پروپوزال مرحله اول و به منظور اخذ آمار و اطلاعات در زمينه پوشش گياهي منطقه و عمليات بيولوژيكي انجام يافته ، تغييرات N.P.K در پروفيل خاك پاي گياهي ، همچنين ميزان رسوب و روان آب در پشت سازه هاي احداث شده و تجزيه و تحليل نهايي و ارائه متدولوژي مناسب در احيائ اراضي تخريب شده مي باشد.

در فاز اول و در ادامه با اجراي مرحله دوم طرح حاضر، با ايجادسازه هاي كنتور باند ، كنتور ترنج ،كچمنت، استخرهاي ذخيره رسوب و رواناب ، توام با كشت درختان و درختچه هاي مقاوم به شوري از قبيل كشت درختان بنه و پسته  ، آتريپلكس، گز، تاغ، قيچ و احياء پوشش علفي گياهان علوفه اي نظير آگروپيرون النگاتوم و آلروپوس در منطقه، زمينه‌هاي استحصال روان آب و رسوب ،كاهش رسوب و شوري در اراضي دشتي ،  استحصال نزولات آسماني ، تغييردر رژيم آبي منطقه ،  افزايش حاصلخيزي خاك و پوشش گياهي مراتع ونهايتاً احيائ مراتع در مناطق مارني تخريب شده ،  كشت گياهان علوفه دامي و ايجاد چراگاه هاي طبيعي و مصنوعي ،  ايجاد باغ پسته و توسعه جنگلكاري تاغ ،  تغييرات عمده در اكوسيستم منطقه و زيستگاه هاي حيات وحش تحقق يافت.

در ارزيابي مرتع، عرصه هاي مراتع فقير احيائ شدند. به طوريكه مقدار توليد علوفه در سال 82 در قسمت سراب كنتور ترنج ها حدوداً 1510 كيلو گرم ماده خشك در هكتار، و در متوسط كل عرصه تحقيق مابين كنتور ترنج ها 722.5 كيلوگرم ماده خشك در هكتار بدست آمد. 

 تراكم گياهي منطقه و تنوع گياهان خوش‌خوراك در عرصه تحقيق افزايش يافت.

استقرار گياهان پسته و تاغ در حد مطلوب بوده بطور يكه گياه تاغ سياه با ارتفاع رويشي 3 متردر سال هاي 80 به بعد به زادآوري نيز رسيد .

تغييرات ازت ، فسفر و پتاسيم در طول سالهاي 80 تا 82 در بين افق هاي مختلف ريشه گياهان بررسي شد و نتايج اثر بخشي ايجاد سازه هاي فوق الذكر( كنتور باند و كنتور ترج در مناطق مارني ) در سطح 1% و 5% مثبت ارزيابي شد. كه فوق العاده حائز اهميت مي باشد .

تغييرات حاصل خيزي خاك در مرحله اول طرح در طول 3 سال بر روي پارامترهاي SAR,EC,PH و ... اختلاف  معني داري در سطح 1% و 5% نشان داد كه نشانگر تغييرات خيلي شديد در پروفيل خاك بوده و به منزله عملكرد مثبت عمليات انجام يافته مي باشد.

ميزان روانابهائي سيل زا و مخرب به صفر رسيده و در داخل چال آب ها و پشت‌باندها و كنتور ترنج‌ها بصورت مفيد استحصال و قابل بهره‌برداري شدند .

Ec آبهاي جمع‌آوري شده از ms/cm 7- 4 در شرايط طبيعي در پشت كنتورترنج ها  به ms/cm 7/1-1 رسيد.

TDS ثبت شده از سبلابها در حوزه شاهد تا حد gr/lit 230ـ250 بوده كه اين مقدار در عرصه تحقيق بي نهايت كمتر مي باشد (X<50gr/lit) 

در تحقيق حاضر سعي شده است كه نتايج حاصل از بررسي هاي انجام شده براي احياء چنين عرصه هائي ارائه شود. اميد است با تداوم چنين تحقيقاتي در آينده نزديك شاهد دستيابي به دستور العمل هاي علمي و عملي و داراي توجيه اقتصادي منطقي براي احياء و بهره برداري بهينه از پهنه آبخيزهاي كشور باشيم